اميرحسین جون و امیرمحمد جون و امیرعلی جونم

سلام امیرمحمد جونمون مهد بهخش نساخت و روز جمعه مدام بالا آورد حالا قرص دمیترون میخوره یه کم بهتره اما همه لباساشو شستم!!!امروز بابا هم نرفته مدرسه و با هم خونه موندن.لوازم امیرحسین جان رو خریدیم.امروز خودش تنهایی برده مهد.بابا هم امشب از مشهد میان. دلم خیلی برا همشون تنگ شده.

سلام گل پسرا امروز صبح آماده شدیم و سه تایی مهد رفتیم.در بدو ورود بهتون بیسکوییت تعارف کردن که امیرحسین جان تعارف کرد و برنداشت.اما امیرمحمد دو تا برداشت.بعدشم سکه تو صندوق انداختین صدقه برای سال و بعد سه تایی عکس گرفتیم.بعدش دوتایی بالا رفتین و باهاتون خداحافظی کردیم.خوشبختانه خوب بود اما امیرحسین کماکان رنگش زرد شده بود و خوب شد داداشی باهاش بود.ظهری هم زودتر اومدم دنبالتون امیرمحمد جان سی دی نگاه میکرد که با دیدنم خودشو لوس کرد و زد زیر گریه هرچند قبلش پیش داداشی هم رفته بود از اونجا پارک نزدیک مهدتون رفتیم و تاب بازی کردین و بعدم خونه برای اولین بار امیرمحمد ساعت 12 ظهر شیر خورد و خوابید الانم با بابایی رفتن خونه جدید براش مستاجر پیدا شد...

سلام امیرمحمدم تقریبا تموم اعضای بدن و صورتت رو میشناسی و نام میبری پا چشم گوش لب پا مو موش  مامان ل ل با کسره جی جی یعنی لالا کنیم جی جی بخورم. ما رو میترسونی:انگشت انگشت تب!!! خاله که فدات میشه امروز بردمتون خونه مامانی با خاله نرگس بودین .آخه مامانی رفته نور  دوستون دارم.بوس ...

ابتدا یک گوشه شال رو به صورت سه گوش در میاریم و مثه روسری سرمون می کنیم ] [/url] سپس گوشه بلندتر خیلی مرتب به دور گردن می پیچونید تا کامل دوباره برگرده روی سینه سپس کنار گردن سوزن می زنید ] [/url]] [/url] ] [/url]] [/url] اما مدل بستن روسری ابتدا روسری رو به صورت سه گوش بزرگ می کنید و از یه طرف سر می کنید جوری که یه طرف کوتاهتر از طرف دیگه باشه بعد گوشه بزرگتر رو می برید پشت گردن و می چرخونید جوری که سه گوشی که از روسری پشتتون می افته بیاد جلو سینه اتون ] [/url] ] [/url]] [/url] بهد گوشه ای که هنوز دستتونه رو ببرید زیر اون سه گوش وگیره بزنید ببخشید اگه یخورده نامفهوم بود ] [/url]] [/url] آیت الله بهجت (ره): اگر جلوی خود...